شاید شما در حال طراحی یک لوگو جدید باشید. یا شاید شما در حال فکر کردن برای انجام یک کار برای سرمایه گذاری جدید خود باشید. یک آرم یکی از مهمترین سرمایه گذاری هایی است که یک کسب و کار می تواند انجام دهد ، اما بسیاری این مرحله را ضعیف انجام می دهند.اگر نماد شما دوستانه آماتور به نظر می رسد ، تجارت شما نیز چنین خواهد شد.
هنر مجموعهای از آثار یا فرایندهای ساخت انسان است که در جهت اثرگذاری بر عواطف، احساسات و هوش انسانی یا بهمنظور انتقال یک معنا یا مفهوم خلق میشوند. همچنین میتوان گفت هنر توان و مهارت خلق زیبایی است. از مهمترین رشتههای هنری میتوان به هنرهای تجسمی (نقاشی، طراحی، تندیسگری، عکاسی و چاپ)، هنرهای نمایشی (تئاتر و رقص)، موسیقی، ادبیات (شعر، داستان)، سینما و معماری اشاره کرد. واژهٔ هنر در زبان سانسکریت، ترکیبی از دو کلمهٔ «سو» بهمعنی نیک و «نر» یا «نره» بهمعنای زن و مرد است. در زبان اوستایی «س» به «ه» تبدیل شده و واژهٔ «هون» ایجاد گشتهاست که در زبان پهلوی یا فارسی میانه به شکل امروزی (هنر) درآمدهاست که بهمعنای انسان کامل و فرزانه است.
شاید بتوان اولین ایدهٔ مکتوب در مورد وسیلهٔ نقلیهای را که بدون نیروی انسان یا حیوانات قادر به حرکت باشد، در ایلیاد اثر هومر یافت. در قسمتی از رمان، هفاستوس (خدای آتش و فلزکاری) یک سهچرخهٔ متحرک میسازد و از آن برای جابجایی استفاده میکند. ∗ اما در عالم واقع، این وسیله برای اولین بار در سال ۱۶۷۸ توسط پدر فردیناند فربیست مبلغ مسیحی بلژیکی در چین طراحی و ساخته شد که توسط
در اصل ، طراحی گرافیک هنر یا مهارت ترکیب متن و تصاویر در تبلیغات ، مجلات یا کتاب ها است.
طراحی گرافیک یا گرافیک دیزاین (به انگلیسی: Graphic design) فرایند ارتباطات بصری، و حل مسئله از طریق استفاده از تایپ، فضا، تصویر و رنگ است. رشته طراحی گرافیک زیرمجموعه ارتباطات بصری و طراحی ارتباطات در نظر گرفته شدهاست، اما گاهی اوقات اصطلاح «طراحی گرافیک» میتواند به خاطر اشتراکات فنی پیچیده، به جای طراحی ارتباطات و ارتباط بصری استفاده شود. طراحان گرافیک از روشهای مختلف در ایجاد و ترکیب کلمات، نمادها و تصاویر به منظور خلق یک نمایش تصویری از ایدهها و پیام استفاده میکنند. طراح گرافیک ممکن است ترکیبی از تایپوگرافی، هنرهای بصری و تکنیکهای صفحهآرایی را برای تولید یک نتیجه نهایی استفاده کند. طراحی گرافیک، اغلب به هر دو فرایند (طراحی) که توسط آن ارتباط ایجاد شدهاست و محصولات (طرح) که تولید میشوند اشاره میکند.
همچنین با عنوان ارتباطات بصری ، طراحی ارتباطات و طراحی تجاری شناخته می شود ، طراحی گرافیک مدرن در اوایل قرن بیستم به دنیا آمد. سنگ لمس علامت گذاری شده در سال 1936 است که برای زیرزمین لندن ساخته شده است و شاهکار دوره مدرن محسوب می شود. این از یک تایپ استفاده شده است که به طور اختصاصی برای این پروژه توسط ادوارد جانستون ساخته شده است ، و هنوز هم امروز مورد استفاده قرار می گیرد.
مکتب طراحی مینیمالیستی Bauhaus در اواسط قرن آلمان ، این هنر را به سطح بعدی رساند و پایه و اساس محکمی را برای طراحان امروز گرافیک بنا نهاد.
البته طراحانی مانند پل رند ، ساول باس ، آدریان فروتیگر ، میلتون گلaser ، آلن فلچر ، آبرام گیمز ، هرب لوبالین ، نوویل برودی ، دیوید کارسون و پیتر ساویل طراحی گرافیک را در یک سطح کاملاً جدید به دست گرفتند. طراحی گرافیک اکنون نقش اساسی در تجارت ، فرهنگ پاپ و بسیاری از جنبه های جامعه مدرن دارد.
به اطراف خود نگاه کنید. طراحی گرافیکی در همه جا وجود دارد ، از بسته بندی های روی میله های آب نبات گرفته تا آرم در لیوان قهوه مورد علاقه شما. در حقیقت ، هر روز صدها نمونه از طراحی گرافیک را می بینید ، و بیشتر اوقات متوجه آن نمی شوید.
طراحی گرافیک می تواند عملکردهای بسیاری را ارائه دهد. فقط چند مورد از کاربردهای طراحی گرافیک شامل موارد زیر است:
طرح ها می توانند ساده یا مختل شوند
در بعضی مواقع مانند طراحی علائم ، طراحی گرافیک باید روشهای بسیار واضح و آسان برای انتقال اطلاعات ارائه دهد. نقشه مترو نیویورک نمونه بارز این است. طراحی چیزی پیچیده را ساده می کند و حرکت و رسیدن به مقصد را آسان می کند. اگر طرح بیش از حد پیچیده یا هنری باشد ، مانع از عملکرد نقشه می شود ، و آن را بی فایده می کند .
در موارد دیگر ، طراحی می تواند در جهت مخالف پیش رود. این می تواند خواندن متناقض ، خواندن مطالبی دشوار یا بیاناتی باشد که مدت ها طول می کشد. این اغلب در آثار هنری روی جلد های آلبوم ، و همچنین در طراحی پوستر ، کارت تبریک و اشکال دیگر طراحی مختل دیده می شود.
طراحی در دنیای دیجیتال
به طور فزاینده ، طراحی گرافیک و طراحی وب دست به دست هم می دهند. مجلات باید حضور آنلاین داشته باشند ، و همینطور روزنامه ها ، فروشگاه های مواد غذایی ، بیمارستان ها و سایر مشاغل و موسسات. بنابراین ، طراحان گرافیک باید در بسیاری از رشته ها نگاه و نگرش مداوم ایجاد و حفظ کنند. بیشتر اوقات ، طراحی دیجیتال نحوه ایجاد و اجرای بقیه هویت را راهنمایی می کند.
طراحی گرافیکی فقط به خاطر زیبایی یا زیبا نیست. این یک بخش مهم تجارت و زندگی است.
از جمله سایت های طراحی گرافیکی که میتوان از آنها برای طراحی گرافیک استفاده کرد
1.سایت Behance(وبسایتی متشکل از بهترین طراحان جهان که نمونه کارهای خود را برای مشاهده در اختیار کاربران خود قرار داده است
2.سایت designhill(سایتی پر از نمونه کارهای گرافیکی با طراحان در سبک های مختلف)
3.سایت Rival(سایتی پر از طراحی گرافیکی و خدمات طراحی آنلاین که طراحان بزرگی نیز در آن مشغول به کار هستند)
4.سایت 99designs(مجموعه بزرگ دیزاین 99 که بسیاری از طراحان بزرگ در آن حضور دارند)
پروژه طراحی گرافیک ممکن است شامل سبک و ارائه متن موجود و تصاویر موجود یا تصاویر طراحی شده توسط طراح گرافیک باشد.
قطعه هنری را میتوان در هر دو فرم سنتی و دیجیتال گنجانید، که شامل استفاده از هنرهای تجسمی، تایپوگرافی، و تکنیکهای صفحهآرایی برای نشریات و بازاریابی است. به عنوان مثال، یک داستان روزنامه با روزنامهنگاران و عکاسان خبری آغاز میشود و پس از آن کار طراح گرافیک برای سازماندهی صفحه با طرحی مناسب و تعیین عناصر گرافیکی مورد نیاز آغاز میشود. در مقاله مجله یا تبلیغات، اغلب طراح گرافیک یا مدیر هنری به عکاسان یا تصویرگران برای ایجاد قطعات اصلی مأموریت میدهد تا در طراحی و صفحهآرایی گنجانده شوند. یا طراح ممکن است از تصاویر موجود یا عکاسی استفاده کند.
طراحی معاصر به کامپیوترهای امروزی کشیده شدهاست، به عنوان مثال در استفاده از رابطهای کاربری WYSIWYG، که اغلب به عنوان طراحی تعاملی، یا طراحی چندرسانهای نامیده میشود. یکی دیگر از جنبه طراحی گرافیک داشتن مهارت جستجو، تجزیه و تحلیل یک اثر هنری و بهطور همزمان مشاهده آن به شیوههای جدید است. طراحی گرافیک به مهارتهایی مانند قدرت برای متقاعد کردن مخاطب و فروش طراحی نیاز دارد. ارتباطات یک بخش کلیدی در طراحی گرافیک است.
پنج طراح قابل توجه گرافیک
در نظر گرفتن طراحی گرافیک بدون مراجعه به برخی از بزرگان صنعت غیرممکن است. در حالی که در طول زمان صدها طراح با استعداد وجود دارد ، پنج مرد زیر کار ایجاد کرده اند که صنعت را تعریف می کند:
از علائم جادهای تا نقشههای فنی، از یادداشت درون اداری تا مرجع راهنما، طراحی گرافیک انتقال دانش و پیامهای بصری را افزایش دادهاست. خوانایی و خوانا بودن با بهبود ارائه بصری و چیدمان متن افزایش یافتهاست.
طراحی همچنین میتواند در فروش یک محصول یا ایده از طریق ارتباط بصری مؤثر کمک کند و برای محصولات و عناصر هویت سازمانی مانند آرم، رنگ، بستهبندی، و متن استفاده شود. نام تجاری در کنار هویت سازمانی بهطور فزاینده در طیف وسیعی از خدمات ارائه شده توسط بسیاری از طراحان گرافیک، به موضوعی مهم تبدیل شدهاست. در حالی که این اصطلاحات اغلب به جای یکدیگر استفاده میشود، نام تجاری با تأکید بیشتر مربوط به علامت شناسایی یا نام تجاری برای یک محصول یا خدمات است، در حالی که هویت سازمانی میتواند دارای معنایی گستردهتر مربوط به ساختار و اخلاق یک شرکت باشد، و همچنین به این شرکت تصویر خارجی. طراحان گرافیک اغلب به صورت بخشی از یک تیم کار بر روی پروژه هویت سازمانی و پروژههای نام تجاری شرکتهای بزرگ هستند. سایر اعضای تیم را میتواند بازاریابان حرفهای، مشاوران ارتباطات و نویسندگان تجاری تشکیل دهند.
کتابهای درسی برای ارائه موضوعاتی مانند جغرافیا، علوم، و ریاضی طراحی شدهاند. این نشریات، با مطالب تئوری تصویری و نمودار صفحهآرایی میشوند. یک مثال معمول از گرافیک استفاده از آن به منظور آموزش نمودار آناتومی بدن انسان است. طراحی گرافیک همچنین به منظور صفحهآرایی و قالببندی مواد آموزشی برای تولید اطلاعات با قابلیت دسترسی بیشتر و درک آسانتر به کار گرفته میشود.
سیستم علائم مسیریابی در گرافیک برای فضاهای بزرگ عمومی مانند فرودگاهها و مراکز کنوانسیون به موضوعی مهم تبدیل شدهاند. اغلب این سیستمها به طراحی گرافیک وابستگی دارد تا برقراری ارتباط اطلاعات به سرعت انجام شود و از نظر اقتصادی از طریق یک رنگ یا نماد انجام میشود که میتواند از راه دور خوانده شده و دنبال شود (به جای مقادیر زیادی متن). چنین سیستم طراحی گرافیک محیطی، به مردم اجازه میدهد به سمت فضاهای ناآشنا حرکت کنند. اصطلاح «گرافیک معماری» توسط جین دیویس داگت، طراح پیشگام سیستم مسیریابی در فرودگاه ابداع شد، اما در سال ۲۰۱۴ معمولاً این اصطلاح در مورد گرافیک محیطی استفاده میشود.
طراحی گرافیک در صنعت سرگرمی در دکوراسیون، مناظر، و گفتن داستانهای بصری نیز کاربرد دارد. نمونه کاربردهای دیگر طراحی برای مقاصد تفریحی شامل رمان، کتابهای کمیک، پوشش دیویدی، باز و بسته شدن اعتبارات در فیلمسازی و برنامهها و غرفههای روی صحنه است. همچنین میتواند شامل آثار هنری مورد استفاده برای تیشرت و موارد دیگر صفحات نمایش چاپ برای فروش باشد.
از مجلات علمی تا گزارش خبری، ارائه نظر و حقایق اغلب با گرافیک و ترکیب متفکر از اطلاعات بصری بهبود یافتهاست که به عنوان طراحی اطلاعات شناخته شدهاست. روزنامهها، مجلات، وبلاگها، تلویزیون و فیلمهای مستند ممکن است از طراحی گرافیک برای اطلاعرسانی و سرگرمی استفاده کنند. با ظهور وب، طراحان اطلاعات با تجربه از ابزارهای تعاملی مانند ادوبی فلش بهطور فزایندهای برای تصویرسازی پس زمینه اخبار استفاده کردند.
در این باره که آیا کامپیوتر فرایند خلاق طراحی گرافیک را افزایش میدهد بحث وجود دارد.تولید سریع از کامپیوتر اجازه میدهد تا بسیاری از طراحان برای کشف ایدههای متعدد، به سرعت و با جزئیات بیشتر از آنچه میتوان با کار سنتی دستی یا چسباندن بر روی کاغذ به دست آورد، کار کنند. حرکت طراح از طریق فرایند خلاق به سرعت بیشتر انجام میپذیرد. با این حال، مواجه شدن با انتخابهای بیحد و حصر کمک نمیکند بهترین راه حل طراحی و انتخاب شود و میتواند به تکرار بیپایان بدون هیچ نتیجه طراحی منجر شود.
آثار کامپ کار دست اغلب برای گرفتن تأیید ایده قبل از آنکه یک طراح زمانی را برای به پایان رساندن تولید سرمایهگذاری کند با تصاویری در کامپیوتر یا در چسباندن انجام میشوند. طرحریز یا همان پیشنویس خشن بر روی کاغذ به سرعت اصلاح میشود و تولید ایده را بر روی کامپیوتر در یک فرایند ترکیبی امکانپذیر میکند. این فرایند ترکیبی بخصوص در طراحی آرم مفید است که در آن یک منحنی یادگیری نرمافزار ممکن است از یک فرایند تفکر خلاق بکاهد؛ و پیوند طراحی سنتی/تولید کامپیوتری امکان آزاد کردن خلاقیت فرد در طرحبندی صفحه یا توسعه تصویر را موجب میشود.
تقریباً همه برنامههای نرمافزاری محبوب «استاندارد صنعتی» برای طراحیهای گرافیکی از اوایل دهه ۱۹۹۰ در محصولات سیستمهای ادوبی گنجانیدهاست. آنها نرمافزار ادوبی فتوشاپ (یک برنامه مبتنی بر پیکسل برای ویرایش عکس)، ادوبی ایلاستریتور (یک برنامه مبتنی بر بردار برای طراحی)، ادوبی این دیزاین (یک برنامه صفحهآرایی)، و دریمویور (طراحی صفحات وب) هستند. یکی دیگر از ابزار عمده طرحبندی صفحه کوارک اکسپرس (محصول از شرکت کوارک، یک شرکت جداگانه از نرمافزار Adobe) است. هر دو کوارک اکسپرس و ادوبی این دیزاین اغلب در مرحله نهایی از فرایند طراحی الکترونیکی استفاده میشود. تصاویر پیکسلی ممکن است در نرمافزار ادوبی فتوشاپ، آرم و تصاویر در نرمافزار ادوبی والاستریت ویرایش شوند، و محصول نهایی در یکی از برنامههای اصلی طرحبندی صفحه ساخته شود. از بیشتر طراحان گرافیک وارد در این رشته از حدود سال ۱۹۹۰ انتظار میرود که دست کم در یک یا دو رشته از این برنامهها مهارت داشته باشند.
یه روز یکی بهم گفت هیچوقت بعد از ساعت 2 شب تصمیم نگیر، فقط بخواب....
پرسیدم چرا؟
گفت که به نظر من یه هورمونی بعد ساعت 2 تو بدنت ترشح میشه که باعث میشه یه تصمیمی بگیری یا یه کاری بکنی که هیچوقت ساعت 7 صبح نمیکنی، بهت جیگر میده تا دیوونه بازی دربیاری، کاری که میکنه اینه که بهت جرئت اینو میده که به یه نفر بگی چقدر دوستش داری یا چقدر دلت براش تنگ شده.
با خودم گفتم پس من هر شب قبل از ساعت 2 میخوابم که هیچوقت درگیر این هورمون نشم...
سالها از اون روز گذشت، ساعت 1:45 شب بود، توی تختم بودم و داشتم بهش فکر میکردم.
دیوونه وار عاشقش بودم و میدونستم که حسم متقابل نیست.
برای بقای دوستیم 1 سال پیش خودم این راز رو نگه داشتم.
همینطور که داشتم فک میکردم و آهنگ گوش میدادم دیدم ساعت شده 2:15 شب...
داشتم فک میکردم چجوری 30 دقیقه اینقدر سریع گذشت که یهو دیدم بهم تکست داد.
گوشیمو برداشتم دیدم میگه که "حالم خوب نیست"
گفتم چرا؟ چی شده؟
گفت "دلم شکسته" و شروع کرد تعریف کردن که چجوری یه پسری رو دوست داشته و چجوری اون پسره دلشو شکسته.
همون بود که حس کردم اون هورمون تو بدنم جاری شده...
تو جوابش یه متن بلند بالا نوشتم...
چیزایی نوشتم که الان نگا میکنم، باورم نمیشه اینا رو من نوشتم.
نوشتم که چقدر دوستش دارم و تو جوابم گفت
"خودت میدونی که، من عاشق یه نفر دیگم"
اینو که گفت به خودم اومدم...
یاد اون بنده خدا افتادم که گفت بعد ساعت 2 هیچ تصمیمی نگیر.
گریه کردم...
براش نوشتم ببخشید، خیلی وقت بود توی دلم بود، بالاخره یه روزی باید میفهمیدی.
ازش خواهش کردم که دوستیشو ازم نگیره.
هیچی نگفت...
یه هفته گذشت و هر دوتامون جوری رفتار کردیم انگار هیچ اتفاقی نیفتاده...
ولی بعد از یه هفته،
کم کم احساس کردم که دیگه داره کمتر باهام صحبت میکنه،
یه هفته دیگه گذشت...
دیگه حتی سلام هم نمیکرد.
فقط یه نگاه میکرد .
هر از گاهی هم بهش نگا میکردم، همینطور که میخندید بهم نگا میکرده
الان هم به جای رسیده که حتی جواب تکست هم نمیده.
از یه طرف خیلی ناراحت بودم که از دستش دادم.
از طرف خیلی خوشحال بودم که بالاخره حرف دلمو زدم.
یه چیزی هم یاد گرفتم...
بعد از ساعت 2 شب... هورمونی توی بدنت ترشح نمیشه بلکه قلبت شروع میکنه به صحبت کردن...
از اون موقع هروقت میخوام تصمیمی رو از ته قلبم بگیرم...
ساعت 2 شب اینکار رو میکنم...
.
مهم نبود که دستمال هایمان برای همیشه زیر درخت آلبالو گم می شد و کسی خبر نداشت، مهم نبود که گاهی وقت ها هیچکس نبود که بهمان بگوید خونه ی خاله از کدام طرف است و توی تنهایی بغض می کردیم و از خودمان می پرسیدیم از این طرفه یا از اون طرفه ؟
مهم نبود که تمام تابستان از استرس فراموشی جدول ضرب مجبور شده باشیم مدام با خودمان خانه ی هشت و نه را تکرار کنیم و برای کفتر های خانه ی عمه نزهت دانه بپاشیم. مهم نبود که نمی توانستیم مژه هایمان را از چشم هایمان بیرون بیاوریم و مادر بزرگ گوشه ی چادر نمازش را فوت می کرد و می گذاشت روی چشم هایمان تا گریه ها بند بگیرند ...
مهم روزهای شادی بود که دست هایمان را حلقه می کردیم و ایمان داشتیم عمو زنجیر باف، با صداهای ما زنجیرش را از پشت کوه می آورد! روزهایی که ستاره و کارت های صد آفرین لای دفترمان بیشتر می شد و اسممان جزو خوب های روی تخته سیاه بود.
روزهایی که می دانستیم خدای تابستان و گیلاس های باغ خانجون، خدای زمستان و سینه پهلو کردن کنار شربت های دیفن هیدرامین هم هست! روزهایی که بدو بدو از مدرسه می امدیم، مقنعه های سفید کش دارمان را بالا می زدیم و با ولع ماکارونی های قد دراز مامان را نوش جان می کردیم.
آرزوهایمان بر آورده شد. بزرگ شدیم. کلاس سوممان تمام شد، جدول ضرب را فراموش نکردیم! یاد گرفتیم مثل دختر اقای هاشمی منظم باشیم، یادگرفتیم با خودکار بنویسیم و بابت نمره ی هفده نزنیم زیر گریه! یاد گرفتیم دوست های صمیمی ما همیشه برای ما نمی مانند و یک روز می شود که توی موسسه ی زبان، با یکی دیگه دوست شوند. یاد گرفتیم یک روزهایی، باید نان و پنیر و گردویی که توی کیفمان هست را تنهایی بخوریم، و زمانی که تمام هم نیمکتی های دوران دبستانمان پزشک می شوند بابت شاعر شدنمان و کارمندی که توی جیبش به اندازه کافی پول خرد پیدا می شود احساس سر شکستگی نکنیم! یاد گرفتیم مهم این است که ما خودمان باشیم، خودمان را دوست داشته باشیم! جلوتر از دیگران حرکت کنیم ،آنقدر که صدای یأسشان را نشونیم و بدانیم که خدای شاخه های خشک زمستان، هنوز همان خدای گیلاس های تابستان است.
آنهایی که کمتر تو را می شناسند همیشه می گویند خوش به حالت. فکر می کنند آرامش تو و شادی ات نتیجه ى بی خیالی هاست.
فکر می کنند تو بلدی دنیا را ندیده بگیری. به خیالشان می رسد بدی ها را حس نمی کنی. آنها فکر می کنند دیوار شادی تو به اندازه صدای خنده هایت بلند است.
اما کسانی هستند که بیشتر می شناسندت. بیشتر در کنار تو بوده اند و یا عمیق تر تو را دیده اند. آنها می فهمند و می دانند که بدی های دنیا را خوب دیده ای.
می بینند ناراحتی هایی را که روی دلت سنگینی می کند را بلدی با چند تا خنده ى بلند از سرزمین قلبت بیرون کنی.
آنهایی که تو را بیشتر بشناسند حساب نفس های سنگین شده ات را دارند و می بینند گاهی با ته مانده ى امید، تاریِ چشم هایت را پاک می کنی.
آنهایی که تو را بهتر می شناسند خوب می دانند همیشه قاعده ها بر عکس است.
آدم هایی که زیاد می خندند، زیاد نمی خندند!
آنهایی که دوست زیاد دارند، دوست های کمی پیدا می کنند و آنهایی که می خواهند غمگین به نظر برسند غم های کوچک تری دارند. قدر شادی را کسانی می دانند که قلب سنگین تری داشته باشند.